نسبت اشتغال
تحلیل رابطه نسبت اشتغال با رشد اقتصادی بدون نفت:
براساس مباحث تئوریک و تجربی، ارتباط نزدیکی بین رشد اقتصادی و نسبت اشتغال وجود دارد. بدین معنا مطابق بسیاری از مطالعات تجربی یکی از منابع اصلی افزایش نسبت اشتغال، بهبود رشد اقتصادی بهصورت مستمر بخصوص در دورههای بلندمدت است. البته این وضعیت در کوتاهمدت ممکن است به دلیل وجود ظرفیتهای خالی و بلااستفاده اقتصادی حتی با سطح رشد اقتصادی پایینتر زمینه را برای فرصتهای شغلی جدید ایجاد نماید و به همین دلیل، در اقتصاد ایران بین رشد اقتصادی و نسبت اشتغال رابطه مثبت به نسبت ضعیف در سالهای اخیر برقرار است. رابطه ضعیف مذکور می تواند به دلیل نداشتن استراتژی مشخص برای حمایت ترجیحی از رسته فعالیت های کاربر دارای ظرفیت توسعه تولید باشد. در بلندمدت، در دوره هایی که رشد اقتصادی در سطح بالایی قرار دارد به طور نسبی نسبت اشتغال نیز بالاتر است.
نمودار(1): رابطه نسبت اشتغال با رشد اقتصادی (بدون نفت)

رابطه نسبت اشتغال با سرمایه سرانه
در جهتگیری سیاستهای اقتصادی، نحوه بکارگیری و شدت استفاده از عوامل تولید (کار و سرمایه) مهم میباشد. وضعیت اقتصادی و سطح اشتغال و بیکاری میتواند در تعیین این جهتگیریها نقش مهمی ایفا کند. بدیهی است، هرچه در فرآیند تولید نقش سرمایه پررنگتر باشد، ممکن است استفاده از نیروی انسانی کمرنگتر شود. به عبارت دیگر، سرمایهبری فعالیتهای اقتصادی میتواند در کند شدن شتاب رشد اشتغال نقش داشته باشد و برعکس، کاهش شدت سرمایهبری میتواند در تحرکبخشی فعالیتهای اقتصادی از بعد کسب وکار و اشتغال موثر باشد.
طی دهه گذشته رابطه معکوسی بین شدت سرمایهبری و نسبت اشتغال در اقتصاد ایران وجود دارد. بهعبارت دیگر، با افزایش شدت سرمایه در فعالیتهای اقتصادی، ایجاد فرصتهای شغلی جدیدتر را با محدودیت بیشتری مواجه خواهد ساخت. اگرچه شدت سرمایهبری در بخشها و زیر بخشهای اقتصادی متفاوت میباشد ولیکن نکته حائز اهمیت آن است که پایین بودن قیمت نسبی عامل سرمایه از جمله تجهیزات وارداتی، حتی انرژی و غیره، زمینه را برای بکارگیری سرمایه بیشتر خواهد کرد و در مقابل، از نیروی کار کمتر استفاده خواهد شد. افزون بر این، توسعه رسته فعالیتهای کاربر و یا بنگاه های خرد و کوچک که معمولاً کاربر هستند به کاهش سرمایه سرانه در اقتصاد منجر میشود.
نمودار(2):رابطه نسبت اشتغال با سرمایه سرانه

- رابطه نسبت اشتغال با درجه باز بودن اقتصاد
بدیهی است که هرچه درجه باز بودن تجارت كالا و خدمات در اقتصاد بالاتر باشد امکان ایجاد ظرفیتهای جدید توسعه کسب و کار و اشتغال بیشتر خواهد بود. باز بودن اقتصاد از کانال افزایش صادرات و توسعه ظرفیت تولید و همچنین تسهیل ورود کالاهای واسطه ای برای تولید کالاهای نهایی به افزایش اشتغال در کشور کمک می کند. بهطوریکه كشورها و مناطقي كه داراي مقياس و يا ظرفيت اقتصادي بالاتر هستند و يا اينكه همگرايي و تعامل بيشتري با دنياي خارج دارند، بيشتر توانستند وضعيت بازار كار داخلي را بهبود بخشند. لذا در سياستهاي تجاري اقتصاد ايران(کالا و خدمات) توجه به هر دو مقوله صادرات و واردات حائز اهميت است. براساس نمودار، کشورهایی از جمله کره جنوبی و مالزی و کشورهای با متوسط درآمد بالا، که نسبت تجارت خارجی (صادرات و واردات) آنها حجم بالایی از تولید را تشکیل میدهند، نسبت اشتغال آنها نیز بالاتر میباشد. بهعبارت دیگر، یکی از راهبردهای مهم اقتصادهای در حال گذار و توسعه یافته، استفاده از ظرفیت تقاضای خارجی برای بهبود بازار کار و اشتغال داخلی است. طی دهه اخیر، بازار کار ایران از فضای تجارت بینالملل برای بهبود بازار کار داخلی به خوبی استفاده نکرده است. هرچند که استفاده از تجارت خارجي بويژه تجارت كالاها و خدمات با فنآوري بالا (High – Tech) بخشي از مشكلات مربوط به جذب فارغالتحصيلان دانشگاهي و نيروي كار متخصص را مرتفع نموده است، ولی همچنان سهم صادرات هایتک ایران ناچیز است.
نمودار(3):رابطه نسبت اشتغال با درجه باز بودن اقتصاد

گزینه های سیاستی:
- حمایت ترجیحی از سرمایهگذاری در رسته فعالیتهای منتخب کاربر دارای مزیت و پراشتغال
- حمایت از بنگاههای کوچک و متوسط در چارچوب رستههای منتخب
- تنظیم قیمت نسبی استفاده از نیروی کار و سرمایه با رویکرد عدم افزایش قیمت نسبی استفاده از نیروی کار
- کمک به اتصال بنگاه های کوچک و متوسط به بنگاه های صاحب برند خارجی و ارتقای مشارکت در زنجیره ارزش منطقه ای و جهانی
- تسهیل واردات کالاهای واسطه ای مورد نیاز بنگاه های داخلی
- کمک به تسهیل ورود فناوری های جدید مورد نیاز بنگاه ها در جهت به روز رسانی فناوریهای قدیمی تولید
- حمایت از صدور خدمات فنی و مهندسی
- حمایت از توسعه خدمات گردشگری در زمینه های جدید و تخصصی مانند گردشگری سلامت و ورزشی با رویکرد جذب توریست خارجی